به نظر میرسد در برخی مسائل هنرمند از فیلسوف (عقل گرای محض) پیشی گرفته و دایره ادراک حسّی اش از ادراک ذهنی فیلسوف عمیق تر می شود؛ در این حالت قوه خیال او افق های وسیع تری را پیش رویش میگشاید که برای فیلسوف غیرممکن و غیرعقلانی بشمار میرود.
منطق فیلسوف او را در برخی زمینه ها محدود می کند اما منطق هنرمند درهم شکستن و فرا رفتن از سوی جهان محسوس به سوی عالم ناممکن هاست؛ شاید بتوان گفت در جهان هر امر محالی، ممکن است.
بدون دیدگاه