صوت الوهی و آفرینش هستی

   طبیعت و صوت الوهی

از نظر عرفان و “حکمتِ ادیان” آنچه انسان، طبیعت و ماده محض می ­انگارد در واقع ظهورات خداوند است. در این­باره فصل یازده بهگودگیتا (تبدّل خداوند) آرجونا[1] با صفتِ خاص «ارباب حواسّ»[2] باکریشنا گفتگو می­ کند، او می ­گوید: «جهان با نام تو مسرور می­گردد، ای ارباب حواسّ.»[3] خالق حواس اوست، ظاهر و باطن حواس در سیطره برهمن (خداوند) است، حتی می­توان گفت او خودِ حواس است؛ به همین این علت در اوپنیشدها (متون فلسفی، حکمی-عرفانِ هندویی) آمده است: «شنوایی والاترین برهماست (خدای خالق).»[4]

اهمیت شنوایی و صوت از دو جهت است، یکی باطن این قوه، و دیگری متعلق آن یعنی صوت. از نظر چهاندوگیه اوپنیشد (معنی عرفانی اصوات) آمده :«صوت (ها او)[5] عالَم است»[6]، این اصل یکی از مهمترین دلایل اهمیت شنوایی و بطور کلی قوای ادراکی بشر تلقی می­ گردد؛ زیرا یکی از تجلیات برهمن، صوت است و گوش ظاهری وسیله شنیدن نشانه­های ظاهری او و باطن گوش وسیله­ای جهت شهود اصواتِ روحانی اوست. در بخشی دیگر از اوپنیشدها آمده است: «صوت، کلام (نطق) است؛ (این نطق بر دو گونه است) کلامی که ابدی نیست مانند نطق انسانی، و کلامِ لایتناهی مانند آوای آسمانی.»[7]

این بحث یکی از رئوس باطنی طبیعت و منطبق با متون عرفان شرقی می­باشد که به اختصار بیان شد. اما بطور کلی نقطه آغازین تکثر اصوات را می­توان صوت یا آوای الوهی دانست؛ بنابراین “صوت خداوندی”، زبانِ جهان است که پس از بازتاب در عالم جسمانی، در یک نگاه کلی تر نوع خاصی از موجودات و عوالم را نیز ایجاد می کند. کثرت و تنوع بی نهایت مخلوقات،  ناشی از ارتعاشِ حنجره “امر واحدِ مطلق – خداوند” است که در مراتب هستی منعکس گردیده. از این نظرگاه هر هر جهانی یک “آوا (صوت)” و یک “کلام-اسم” منحصر به فرد است که نسبتی خاص (هم­سنخ) با “گوش­های باطنی” مردمان آن مرتبه در جهان دارد.

با این توضیحات کل عالم و آنچه انسان از طبیعت حسّ می­کند تجسم جزئی از “صوت اعظم” خداوندی است.

 

 

[1]. Arjuna

[2]. Hriṣῑkeśa

[3]. Bhagavadgtā,XI. 36.

[4]. Brh. Up.,IV. 1. 5.

[5]. hāu

[6]. Ch Up.,  I. 13. 1.

[7]. CF. Brh. Up.,I. 5. 3.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *