انسان مدرن و ناتوانی هایش

در این جا بی درنگ به واقعیتی بس مهم پی میبریم؛
انسان خودش را نمی شناسد.
او محدودیت ها و امکانات خودش را نمیشناسد. او حتی نمیداند چقدر زیاد خود را نمیشناسد.
انسان ماشین های متعددی اختراع کرده است و می داند که ماشینی پیچیده، پیش از اینکه کسی بتواند از آن استفاده کند یا آن را تحت سیطره خود درآورد، نیازمند سال ها کاوش و بررسی دقیق است. اما او این شناخت را در مورد خودش اعمال نمی کند، هر چند که او خود، ماشینی بس پیچیده تر از همه ماشین هایی است که اختراع کرده است.
انسان واجد همه گونه تصورات نادرست درباره خود است. از همه مهمتر اینکه، تشخیص نمیدهد خود در واقع یک ماشین است. انسان ماشین است یعنی چه؟ یعنی او هیچ حرکت مستقلی، درون یا بیرون از خود، ندارد. او ماشینی است که عوامل و تأثیرات خارجی وی را به حرکت واداشته است، همه حرکات، اعمال، سخنان، تصوّرات، عواطف، حالات و افکار او را تأثیرات خارجی پدید آورده اند. وی درست یک ماشین خودکار است همراه با خزانه ای از خاطرات تجربه های قبلی و مقادیری انرژی ذخیره شده.
ما باید بدانیم که انسان هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.
البته آدمی این را نمیداند و به خودش توانایی انجام دادن را نسبت میدهد . . . هر کاری که انسان فکر می کند خود انجام میدهد، در واقع اتفاق می افتد. درست همانگونه که “باران می بارد” و “برف آب میشود”؛ اتفاق می افتد.

(پی.دی.آسپنسکی – کتاب تحول ممکن انسان ترجمه علی حقی)

آنچه “انسان مدرن” در مواجهه با برخی از آثار هنری در درونش احساس می کند، آگاهی از همین ناتوانی ها، رنج ها و حسرت هاست. ناتوانی از آنچه می خواهد اما توان کسب آن را ندارد؛ رنجی که از نتیجه تلاش ها و ناکامی هایش حاصل می شود و حسرتی که از آنچه شایسته نوع انسانی اش است اما از آن محروم مانده است.
موسیقی یادآور جایگاه حقیقی انسان است؛ انسانی که می تواند از محدودیت های زمان و مکان عبور کرده و وارد حوزه های بدیعی از زندگی در گستره پهناور هستی شود، اما مانند قهرمان داستان فیلم Inception در میان دنیاهای درونی و جهان های بیرونی متحیر و سرگردان بوده و بدنبال زندگی حقیقی اش در حال تلاش است.

__________________
Video: SHAHRZAD MAZLOUMSAKI
Music: HANS ZIMMER
(Film: Inception – NOLAN)

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *