طبیعت در مراتب دیگر


می­توان گفت هر یک از قوا و اندام­های انسانی که منجر به شکل­ گیری احساس در فرد می­شود، محدود به دایره ادراک ظواهر اشیاء نیست و هر یک از اعضاء واجد کارکردهای چندگانه­ای هستند که حواس ظاهری تنها بخش بسیار محدودی در مقایسه با ادراک کلیات و ساحت مافوق آن است. هر عضوی در بدن انسان منجر به حسی منحصر به فرد می­ شود و اگر ظاهر اندام، قوا و بروز احساس در انسان را با مسئله طبیعت از دیدگاه “متعلق­ های حسی” که معطوف به ظاهر است مقایسه کنیم، از نظرگاه تعالیم شرقی خصوصا دین هندویی میبایست به ساحت باطن توجه مضاعفی داشته باشیم که در ادامه به نمونه­ ای در اوپنیشدها اشاره می­شود. اشارات زیادی در مورد وجوه باطنی عناصر اربعه و جهان طبیعت در اوپنیشدها بیان شده است. در بریهدآرنیکه[1] با عنوان “شرح حقیقت” چنین آمده است:

«در ازل، این جهان تنها آب بود. حقیقت از آن آب صادر شد، برهمن[2] آن حقیقت بود. از برهمن پرجاپتی[3] و از پرجاپتی خدایان بوجود آمدند.»[4]

[1] . Brhad-āranyaka

[2] . Brahman

[3] . Prajāpati

[4] . The PRINCIPAL UPANISAD, . . . p.292.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *