بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم
قُل مَن بِیَدهِ مَلکوتُ کُلِّ شَیء وَهُو یُجیر (قرآن ۸۸ :۲۳)
بگو کیست که به دست اوست ملکوت هر چیزی، و او پناه می دهد.
انسان انگیزه های خود را از چه منابعی کسب می کند؟ تلاش برای موفقیت و امتناع از شکست اموری واقعی هستند یا نمایشی در برابر دیگران؟
بسیاری از تصمیم های انسان در جهت چیزی است به نام «دنیای مردم». به تعداد افرادی که در زندگی می شناسیم و یا از یاد برده ایم یک نمونه شبح گونه از آنان را در خود خواهیم یافت که بر نَفْس ما تأثیر گذاشته و آهنگ نَفَس ما را تغییر می دهد. به میزان گفتگوی ذهنی و ارتباط بیرونی با دیگران این مقدار تقویت شده و شبکه ای گسترده از اشباح انسانی در ذهن مستقر می شوند. آنان از نظر جسمانی غائب اما از نظر ذهنی شدیداً بر عملکرد فردی اثر گذارند.
این «دنیای مردمی» است با آن همه همهمه و گرمای بسیار و در مقابل «جهان فردی» است با آن سکوت ژرف و آسمان زیبایش. انسان به انتخاب خود جهان طلایی اش را فدای مشتی موهومات مردمی کرد که حتی واقعی هم نیستند اما ردپای تاریک و دود آنها در سراسر «باغ درونی» دیده و استشمام می شود. حال انسان می تواند دوباره انتخاب کند و بر سر هر تصمیم از خود بپرسد: مردم یا ملکوت؟ تاریکی یا روشنایی؟ موت یا ماء؟
افعالی ساده مانند راه رفتن و لباس پوشیدن یا معاشرت در کدامین جهت انجام می شود؟ جهت آمیختگی با دنیای مردمی است یا توجه به ملکوت؟ امور بسیار ساده در خود نور، قدرت و وسعتی خارج از تصور دارند؛ بستن دکمه های لباس با ذهنی باز و احساس حضور «آن زیبای مطلق» راههای بسته را باز خواهد کرد. تمامی امور به ظاهر تکراری و ملال آور زندگی فرصت های کم نظیری برای خروج از تسلسل دنیای مردمان است. هر فعلی رودی از آب است که در بواطنش دریایی از امید، روشنایی و آرامش موج می زند. پروردگار اینجاست، در کنار رودها، محجوب و غریبانه در انتظار انسان.
«من در دل همه خانه دارم» (بهگودگیتا ۱۵ :۱۵ ترجمه محمد علی موحد)
توجه به خالق ملکوت دنیای مردمی را در درون و بیرون دگرگون می کند تا جایی که بسیاری از معضلات لاینحل و از دست رفته بیرونی حل خواهند شد. از جنبه درونی انسان در ذهنش با اشباح مردم دیگر جدل نمی کند و ذهن به مرور از سروصدا پاک می شود و به آهستگی به ملاقات صدر و روح (دو مرتبه الهی وجود انسانی) می رود؛ و در بیرون مسائلی مثل جنگ و کم آبی و کمبود انرژی و … دگرگون می شود.
اخباری که گزارش و تکرار می شود دو بعد دارد:
نوری موسوی (ملکوتی) یا سحری سامری (مردمی)
خبرهای روزمره از تجلیات اسم شریف «الخبیر» است. این اسم شریف خبرهای باطنی قلوب مردمان را در قالب حوادث به گوش تک تک افراد می رساند تا آنان را راهنمایی کند که در چه طبقه ای از نفس قرار دارند. فهم این حالات ریاضت گوش ها و چشم ها را طلب می کند و رعایت حقوق این قوای شریف و نجیب.
از دیگر سو رسانه ها افراد را در فشار سِحر مشتی شعبده باز فرو می برند و تشویقشان می کنند تا به انسداد چشمه زلال حقیقت خویش مشغول شوند و از «خویشکاری» بازمانند.
(خویشکاری مفهومی در انسان شناسی مزدایی به معنی کسب وکار در راستای طبیعت زمینی و آسمانی. باغبانی، آهنگری و … از مظاهر آن است.)
«بشود که فَرَوشی هایِ پاکِ نیک اَشَوَنان، همراه درمان اَشَی – [که] به پهنای زمین و درازای رودها و بُلندایِ خورشید [است] – بدین خانمان فرود آیند تا بهروزی [به این خانه] فرا رسد و بر فَرّ و فروغ آن بیفزاید و بتواند در برابر بدخواه پایداری کند!
بشود که …
ای مزدا
دلدادگان تو در پرتو نیک آگاهی و پاکی به تو خواهند پیوست …
بشود که به دیدار تو رسیم.
بشود که به تو نزدیک شویم.
بشود که هماره همنشین تو باشیم.
اَشِمْ وُهو…»
(اوستا، دفتر دوم/یَسنَه – هات ۶۰. ترجمه جلیل دوستخواه)
——————————–
Video: Man of No Ego – Samothraki / 2023
مسئولیت اشتباه و خطای احتمالی در متن فوق بر عهده نگارنده و در صورت سلامت و راستی از سوی رَوَندگان حقیقت است.