“شبه هنر” را می توان یکی از امور خطرناک دوره معاصر دانست که تماس با آن وجود انسان را به سطوح زیرین و پست میکشاند. این امر یکی از نتایج بازتاب های درونی نفوس آلوده انسانی است، با ظاهری فریبنده و قالبی هنری که حواس را به شکلی کاذب تغذیه (من های جعلی را سیراب میکند) و روان را مسموم میکند.
کاربرد امور عالی (معنویت، هنر و …) در جهت معکوس نتایج فاجعه باری به همراه دارد و موجب ورود نیروهای روانی منفی به سطح فیزیکی می شود.
برای مثال اثر سینمایی که نتیجه اغتشاشات روانی فرد آلوده ای باشد در واقع کالبدی است جهت ورود آن آثار به سطح فیزیکی، و تماشای آن ذهن و روان بیننده را متوجه لایه های متعفن نفس کرده و جاذبه ای موقت و اثر گذار (مخرب) ایجاد میکند.
“هنر جعلی” و بخصوص سینما و موسیقی در دوره مدرن یکی از دروازه های اصلی انتقال بقایای روانی آلوده انسان از درون به بیرون است که پس از سیر فرآیند تکنولوژیکی با وضوح بسیار بالا به مخاطب عام ارائه و ذهن افراد را با امور وهمی و دروغین پُر می کند.
موسیقی از : Tony Anderson – Nuit
هنر پریشان….
شرحی بر هنر جعلی
🔰🔰🔰🔰
🔹هنر که برخاسته از قوه خیال و خلاقیت انسان است، یکی از وجوه تمایز انسان از سایر موجودات پیرامونی اوست. همه موجودات بانگی، ردپایی و اثری کوچک و کوتاه از خود به نمایشی میگذارند، ولی این انسان است که دامنه آثار خطی، عقلی، صوتی، احساسی، قلبی و سایر آثارش نامحدود و در حال گسترش است.
🍃 آدمی از آفریدن خسته نمیشود، و با هر حرکتی چه حرکت فکری و بیرونی در حال آفریدن چیزی است که مآن چیز مطلوب اوست و این خواستن و آفرینش نیز بی پایان بوده و انجامی ندارد.
🍂🌳انسان سرشار از تقلاهای درونی و بیرونی است، و دست از این تلاش و آفرینش برنمی دارد و میخواهد با این تلاش و تقلاها خود را ادامه داده و استمرار بخشد، آن هم استمراری بی پایان و جاودانه.
🔶هنر یکی از نشانه های درونی، مرموز و زیبایاین تلاش و تقلا برای آفرینش خود است تا خود را جاودانه سازد و اثر هنری، نشانه این جاودانگی است، زیرا هرگاه ما با یک اثر هنری هزارسال پیش مواجه شویم آن را که مربوط به گذشته است، تازه و حال می بینیم و با آن احساس خویشاوندی می کنیم.
🍁🍃اما ذهن و نفس انسان دارای وجوه مختلف بوده و پراکندگی جهت بر آن حاکم است، که انتخاب مسیر زیباتر و کامل تر را مشکل می سازد و ممکن است مسیرهای را انتخاب کند که در عین زایش مکرر، متنوع، جذاب و پرهیاهو،
راه اصلی که زیبایی بود را گم، و در دام پرتگاه های جذاب درونی خویش سرگردان شود و راه بازگشت و یا راه ادامه مسیر زیبایی، آگاهی و آرامش را از دست بدهد، و سرگردان و پریشان در هیاهوی درونی خود روزگارش پریشان شود، هر چند آدمی از پریشانی لذت می برد ولی ماندن همیشه پریشان مطلوب بشر نیست، بلکه آدمی در پس پریشانی در پی قرار و آرامش است.
🍁هنر پرهیاهو بخصوص در موسیقی های جدید از این سنخ است.
اما هنر کم هیاهو و باطنی بخصوص در هنر موسیقی سنتی از سنخ هنری است که مسیر ساده و آرام و زیبا را انتخاب و آدمی را در آن مسیر قرار می دهد…