پدیدارهای روزمره به دلیل عادات انسانی چیزی جز تکراری بی معنا نیست اما هر رخدادی در هر لحظه ای حامل پیام و رمزی برای انسان است و در اینجا سعی خواهیم کرد از راه «طریقت هنر» به مرزهای فراتر از ظواهر سفر کنیم. بنابراین از پس حوادث روزمره و از دیدگاه باطنی، مشاهده می کنیم و می خوانیم و حس خواهیم کرد آنچه را که تابحال نادیده، ناخوانده و مستور مانده بود.
پدیدارهای روزمره به دلیل عادات انسانی چیزی جز تکراری بی معنا نیست اما هر رخدادی در هر لحظه ای حامل پیام و رمزی برای انسان است و در اینجا سعی خواهیم کرد از راه «طریقت هنر» به مرزهای فراتر از ظواهر سفر کنیم. بنابراین از پس حوادث روزمره و از دیدگاه باطنی، مشاهده می کنیم و می خوانیم و حس خواهیم کرد آنچه را که تابحال نادیده، ناخوانده و مستور مانده بود.
زمــان
_
هر مرتبه ای از وجود زمان منحصر به خود را دارد و هر موجودی به ناچار تابع زمان خاصی است. انسان محدود به حالت های جسمی، ذهنی و روانی است و نیز به نظر میرسد مسئله زمان برای انسان امری جسمی-ذهنی است و عبور از این دو سطح فرد را با ساحتی غیرقابل تصور مواجه خواهد کرد. خروج از زمان خطی و زندگی در زمان ادواری ، تجربه ای غیرقابل توصیف است.