پدیدارهای روزمره به دلیل عادات انسانی چیزی جز تکراری بی معنا نیست اما هر رخدادی در هر لحظه ای حامل پیام و رمزی برای انسان است و در اینجا سعی خواهیم کرد از راه «طریقت هنر» به مرزهای فراتر از ظواهر سفر کنیم. بنابراین از پس حوادث روزمره و از دیدگاه باطنی، مشاهده می کنیم و می خوانیم و حس خواهیم کرد آنچه را که تابحال نادیده، ناخوانده و مستور مانده بود.
پدیدارهای روزمره به دلیل عادات انسانی چیزی جز تکراری بی معنا نیست اما هر رخدادی در هر لحظه ای حامل پیام و رمزی برای انسان است و در اینجا سعی خواهیم کرد از راه «طریقت هنر» به مرزهای فراتر از ظواهر سفر کنیم. بنابراین از پس حوادث روزمره و از دیدگاه باطنی، مشاهده می کنیم و می خوانیم و حس خواهیم کرد آنچه را که تابحال نادیده، ناخوانده و مستور مانده بود.
انســان شناســی
_
آنچه از مطالعه موضوع انسان شناسی در متون کهن دینی، حکمی و فلسفی بدست می آید نشان از این دارد که انسان شامل یک نظام وجودی یکپارچه، و در عین حال دارای ساختاری تشکیل یافته از ظواهر و حقایق است. در انسان شناسی اوپنیشدی انسان دارای 5 لایه؛ در اوستایی واجد 5 لایه و در قرآنی از هفت لایه تشکیل شده است؛ که تمامی اینها از بیرونی ترین لایه تا ژرف ترین مراتب ادامه دارند و نیز به نظر می رسد هریک در درون خود دارای ساختاری طبقاتی می باشند که تحت یک سازمان کلی فعالیت می کنند.